تيرچه (كروميت)
تعداد نظرات : 0طور كلي سقفهاي تيرچه بلوك اعم از تيرچه كروميت يا بتني اگر درست طراحي، محاسبه و اجرا شوند نسبت به سقفهاي بتن درجا و كامپوزيت بدليل ضخامت بيشتر سقف و استفاده از بلوكه لرزش كمتري دارند. اما اين مسأله كلي است و بنا بر شرايط مختلف تفاوت ميكند. مثلا لرزش سقفهاي كامپوزيت در صورتيكه به هنگام بتن ريزي زير كليه تير آهنهاي فرعي و اصلي شمع بندي شوند به مراتب كمتر خواهد شد. لرزش سقفهاي تيرچه و بلوك سنتي (تيرچه زيگزاگ بتني) نيز به دليل شمع بندي به هنگام اجرا نسبت به ساير سقفها كمتر است
بطور
كلي سقفهاي تيرچه بلوك اعم از تيرچه كروميت يا بتني اگر درست طراحي،
محاسبه و اجرا شوند نسبت به سقفهاي بتن درجا و كامپوزيت بدليل ضخامت بيشتر
سقف و استفاده از بلوكه لرزش كمتري دارند. اما اين مسأله كلي است و بنا بر
شرايط مختلف تفاوت ميكند. مثلا لرزش سقفهاي كامپوزيت در صورتيكه به هنگام
بتن ريزي زير كليه تير آهنهاي فرعي و اصلي شمع بندي شوند به مراتب كمتر
خواهد شد. لرزش سقفهاي تيرچه و بلوك سنتي (تيرچه زيگزاگ بتني) نيز به دليل
شمع بندي به هنگام اجرا نسبت به ساير سقفها كمتر است. سقفي با تيرچه كروميت
و بلوكه سفال را درنظر بگيريد، چنانچه بلوكه آنرا به پلي استايرن تغيير
دهيد انتقال صوت تا حد زيادي كم ميشود ولي لرزش سقف تا حدي افزايش
مييابد. بد نيست بدانيد روابط پيشنهادي در بند 10-1-9-3 مبحث دهم از
مقررات ملي ساختمان جهت كنترل فركانس تيرها به هيچ وجه در مورد تيرچههاي
كروميت صدق نميكند و در عمل نيز تجربه آنرا ثابت كرده است زيرا لرزش سقفها
به عوامل متعدد و پيچيدهاي بستگي دارد. اما اگر بخواهيم نتيجهگيري كلي
نماييم بايد گفت چنانچه تيرچهها به درستي طراحي و توليد شوند و در اجرا
نيز دقتهاي لازم به عمل آيد لرزش سقفهاي كروميت تا دهانه حدود 8 متر كاملا
در حد قابل قبول ميباشد و جاي نگراني در اين مورد نيست. در اينجا ذكر اين
نكته نيز لازمست كه در بعضي از ساختمانها قسمت قابل توجهي از لرزش به دليل
ضعف و لرزش اسكلت ميباشد و ربطي به سقفها ندارد.
اگر در ساختماني از تيرچه كروميت كاملا مرغوب استفاده شود آيا ممكن است بدليل اجراي نامناسب مشكلي بوجود آيد؟
بلي
متأسفانه يكي از معضلات سقفهاي كروميت اجراي غير اصولي آن است. حتي در
صورتيكه تيرچههاي مورد استفاده از نوع مرغوب و با محاسبات كامل باشد اجراي
بد ميتواند حتي منجر به ريزش و يا شكم دادن سقف شود. دو عامل مهم كه در
اجرا بايد به آن توجه نمود اينست كه اولا تا حد امكان از برش زدن تيرچهها
خودداري شود و در صورتيكه مجبور به كوتاه نمودن تيرچهها شديم بايد حتما به
شيوه مناسب محل برش خورده ترميم و با طول جوش مناسب تقويت شود تا از شكست
تيرچه جلوگيري شود. ثانيا جلوي كمانش بال فوقاني تيرچهها به هر نحو ممكن
بايد گرفته شود. اين امر در تيرچههاي بلند بسيار حساس و مهم است. غير از
ايندو نيز جزئيات فراواني در اجراي سقف كروميت بايد مد نظر قرار گيرد كه
بيتوجهي به هر كدام ميتواند موجب ايجاد نقص در سقف شود. در اينجا باز هم
يادآور ميشويم كه اجراي سقفهاي كروميت امري كاملا تخصصي است و عدم شمع
بندي زير سقفهاي كروميت اين حساسيت را دوچندان نموده است.
يكي
از مزاياي عنوان شده در سقفهاي كروميت ريختن چند سقف باهم ميباشد
درصورتيكه اگر ساختمان داراي ديوار برشي باشد عملا نميتوان بيش از يك سقف
را در يك مرحله بتن ريزي نمود. در چنين حالتي چه بايد كرد؟
اولين نكتهاي كه بايد در اينجا ذكر شود آنست كه سقفهاي كروميت براي همه ساختمانها و با هر نوع سيستم سازهاي و هر نوع دهانهاي مناسب نميباشد و در بسياري از موارد حتي مقرون به صرفه نيز ممكن است نباشند. بنابراين در انتخاب نوع سقف خصوصا در مرحله طراحي اسكلت و حتي در مرحله طراحي معماري بايد دقت كافي نمود و حتما از مشاوره در اين امر كوتاهي ننمود.
چنانچه
سقف سازهاي كروميت و سيستم مهاربندي جانبي آن ديوار برشي باشد عملا بايد
يك سقف به يك سقف بتن ريزي شود زيرا همراه با سقف بايد ديوارهاي برشي را
بتن ريزي نمود و بستن ديوار برشي بيش از يك طبقه فعلا عملي و اصولي نيست.
البته ميتوان تنها ديوارهاي يك طبقه را بتن ريزي نمود و چند سقف را باهم
بتن ريزي نمود و بتن را در نزديك محل ديوار برشي قطع نمود اما اين امر هم
به لحاظ فني توصيه نميشود و هم در عمل بايد براي بتن ريزي ديوارهاي هر
طبقه مجددا از بتن و پمپ و ويبره و ... استفاده نمود كه احتمالا حتي مقرون
به صرفه هم نخواهد بود.
در اينجا اين نكته را نيز بايد يادآوري كنيم كه
حتي در ساختمانهايي كه سيستم مهاربندي جانبي آنها ديوار برشي است، بتن ريزي
بيش از دو طبقه با هم آنهم در مواردي كه زيربناي هر طبقه كم است خيلي
توصيه نميشود زيرا در صورت اجراي بيش از دو سقف با هم ايمني اجرا به شدت
كاهش پيدا خواهد نمود.
عرض ورق اصلي در بال تحتاني تيرچههاي كروميت چقدر بايد باشد ؟
طبق نشريه 151 حداقل عرض بال تحتاني تيرچهها 10 سانتيمتر ميباشد و تنها براي دهانههاي كوچكتر از 4 متر ميتوان آنرا تا 8 سانتيمتر تقليل داد.
نبش فوقاني در تيرچههاي كروميت بايد از نوع فابريك باشد يا ميتواند با نبشي از ورق نيز توليد شود؟
آنچه
در اينگونه موارد مهم است نوع جنس فولاد مصرفي است. بنابراين چنانچه جنس
نبشي مطابق با آئين نامه و نشريه 151 باشد ميتوان از آن استفاده نمود خواه
از نوع فابريك باشد و خواه از جنس ورق با خم سرد. توضيح اينكه تنها نبشي
فابريك موجود در كشور كه داراي مشخصات مورد نياز براي استفاده در ساخت
تيرچههاي كروميت باشد، نبشي توليد فولاد مباركه اصفهان است اما بدليل
توليد كم اين نبشيها، در اكثر شهرهاي كشور يا موجود نميباشد و يا در صورت
وجود قيمتي بسيار بالاتر از انواع ورق و نبشي موجود در بازار دارد.
بنابراين توصيه ميشود سازندگان اين نوع تيرچهها از ورق فولاد مباركه
اصفهان و خم سرد جهت استفاده در نبشي فوقاني استفاده نمايند. درضمن مزيت
ديگر استفاده از نبشيهاي ساخته شده از ورق آنست كه طراح ميتواند به
دلخواه خود ابعاد و ضخامت نبشي را تغيير دهد مثلا ميتواند نبشي با عرض بال
5/3 سانتيمتر درنظر بگيرد. دانستن اين نكته نيز ضروري است كه آنچه هم
اكنون در اكثر پروفيل فروشيها در اكثر نقاط كشور بعنوان نبشي 3 و 4 فابريك
فروخته ميشود ساخت كارگاههايي در شهرهاي تهران، اصفهان، مشهد و ... است
كه از فولاد حاصل از ذوب آهن قراضه بدست ميآيد و به هيچ عنوان نبايد در
اعضاي سازهاي مانند تيرچهها استفاده شود. شناسايي اين نوع نبشيها از
نبشي فولاد مباركه تنها از متخصصان برميآيد زيرا تنها اختلافي جزئي در شكل
سطح مقطع دارند. گاهي نيز نبشيهاي مرغوب ديگري در بازار يافت ميشود
(مانند نبشي ساخت كارخانه پروفيل ساوه) اما وزن اين نبشيها سبك است و از
آنجا كه محاسبات تيرچهها (در صورت فرض بر استفاده از نبشي فابريك) عموما
بر اساس جداول اشتال (stahl) صورت ميپذيرد لذا استفاده از اين نبشيها موجب ضعيف شدن بال فوقاني تيرچهها ميگردد.
محاسن و معايب استفاده از بلوكه پلي استايرن در سقفهاي كروميت چيست؟
از
آنجا كه بلوكه پلي استايرن داراي وزن بسيار كمي ميباشد سقف حاصله وزني
سبك خواهد داشت و بنابراين وزن فولاد مصرفي در اسكلت و فونداسيون كاهش
خواهد يافت البته اين امر تنها زماني اتفاق ميافتد كه از ابتدا مهندس
محاسب محاسبات سازه را بر اساس استفاده از بلوكه پلي استايرن انجام دهد.
اما استفاده از اين بلوكهها معايبي نيز دارد. اكثر بلوكههاي پلي استايرن
آتش ميگيرند و اكثر فروشندگان اين بلوكهها نوع معمولي را بجاي نوع نسوز
ارائه ميدهند. همچنين قيمت اين نوع بلوكهها نسبتا بالاست و قيمت سقف تمام
شده را افزايش ميدهد اما شايد مهمترين نكته در مورد استفاده از بلوكه پلي
استايرن اينست كه در سقفهايي كه با اين بلوكه كار شدهاند بعد از سفيد
كاري سقف تركها در كنار بلوكهها و در طول تيرچه ايجاد ميشوند. اين تركها
احتمالا بخاطر اختلاف ضريب انبساط حرارتي بلوكه پلياستايرن با تيرچهها
(اعم از كروميت يا بتني) ميباشد.
در مواردي ديده شده است كه تيرچههاي كروميت نزديك تكيهگاه از زير شكم داده است. علت اين امر چيست؟
عوامل مختلفي ميتواند باعث اين افت شود كه به اختصار ميتوان به چند مورد اشاره نمود : الف) شكستن جوش زيگزاگها بدلايل مختلف از جمله عدم جوش پذيري ميلگرد زيگزاگ يا نبشي فوقاني و يا ناكافي بودن طول جوش زيگزاگ. ب) در مورد تيرچههاي بالاي 2 متر تيرچه ورق نري (برشگير) ندارد و يا طول ورق برشگير كم است. ج) به هنگام اجرا تيرچه بعلت بلند بودن كوتاه شده است و به زيگزاگ و ورق نري آسيب وارد شده و مجددا به درستي ترميم نشده است. د) بال فوقاني تيرچه به پل جوش داده شده است بنابراين تيرچه داراي كمانش موضعي شده است. ه) بار طراحي كمتر از بارگذاري واقعي (به هنگام بتن ريزي) بوده است و تيرچه ضعيف است.
.شكم دادن تيرچه كروميت در محل تكيهگاه
آيا در كناره كش ها تيرچه لازم است يا خير؟
پاسخ
اين سؤال به نحوه محاسبه كشها برميگردد. چنانچه محاسب در طراحي كش
بارگذاري با عرض حدود 75 سانتيمتر در نظر گرفته باشد و يا كش بتواند عرض
بارگير فوق را تحمل كند، در كنار كشها تيرچه لازم نيست.
آيا استفاده از آرماتور در توليد تيرچه به منظور تقويت بال فوقاني يا تحتاني مشكلي ندارد؟
چنانچه
فولاد ميلگردها قابليت جوشكاري مورد نظر آئين نامه را داشته باشد ميتوان
همانند ساير اجزاي تيرچه از آن استفاده نمود و از اين جهت تفاوتي ميان ورق و
ميلگرد وجود ندارد.
چگونه ميتوان ميلگرد با قابليت جوش مناسب را تشخيص داد؟
بطور كلي ميلگردهاي موجود در بازار را ميتوان به چند دسته به شرح زير تقسيم نمود :
الف) ميلگردهاي دسته دوم :
اين ميلگردها آنهايي هستند كه قبلا در جاي ديگري بكار گرفته شده اند و سپس
مجددا دمونتاژ شده و براي فروش به بازار عرضه مي شود. مسلما از اين نوع
ميلگردها نبايد در اعضاي سازهاي استفاده نمود. اين ميلگردها را ميتوان از
ظاهر ناصاف و مخدوش و زنگ زده آنها براحتي شناسايي نمود.
ب) ميلگردهاي ذوبي: اين
گروه از ميلگردها از ذوب نمودن آهن قراضه و قطعات مستعمل بدست ميآيد.
استفاده از اين نوع ميلگردها در اعضاي سازه اي و توليد تيرچه بدليل نداشتن
مشخصات فني مناسب و عدم جوش پذيري كافي مي تواند كاملا خطرآفرين باشد. با
كمي دقت در ظاهر اين نوع ميلگردها ميتوان آنها را شناسايي نمود. رنگ اين
ميلگردها در بعضي نقاط متمايل به سرخ ميباشد همچنين اغلب در سطح آنها
ميتوان تركها را مشاهده نمود. همچنين در اطراف شيار اين ميلگردها در بعضي
نقاط ميتوان پليسه و فولاد اضافي را مشاهده كرد. بعضي از اين ميلگردها
آنقدر بي كيفيت هستند كه قبل از بهره برداري و يا در اثر خم كردن تركهاي
عميق ميخورند.
ج) ميلگردهاي وارداتي:
گهگاه بدليل ناكافي بودن توليد داخلي و يا به دلايل ديگر ميلگرد از
كشورهاي ديگر مانند روسيه ، چين ، قزاقستان و ... وارد كشور ميشود. اين
نوع ميلگردها هيچگونه شناسنامه فني ندارند و هيچگونه نظارتي بر كيفيت آنها
نميشود و تنها بدليل اينكه اندكي ارزانتر هستند مورد استفاده فراوان قرار
ميگيرند. اما اين ميلگردها را نيز بدليل عدم حصول اطمينان از كيفيت به هيچ
عنوان نبايد در اعضاي سازهاي و ساخت تيرچهها مورد استفاده قرار داد.
بعضا آنقدر كيفيت اين ميلگردها پايين است كه مشاهده شده است كه بر اثر خم
كردن آن با شعاع قوس مناسب مانند چوب خشك ترد شكن شده است. بعضي از
ميلگردهاي وارداتي طولي كمتر از 12 متر دارند (مثلا 11.80 متر) اما براي
حصول اطمينان از وارداتي بودن جنس معمولا اگر از فروشندگان معتبر ميلگرد
سؤال نماييد به نتيجه مورد نظر خواهيد رسيد.
د) ميلگردهاي توليد كارخانجات معتبر داخلي :
بدون شك مرغوبترين ميلگردها ميلگردهاي شناسنامه دار ساخت كارخانجات داخلي
ميباشند و از ميان آنها ذوب آهن اصفهان داراي مرغوبترين نوع فولاد و
ميلگرد ميباشد. توصيه مؤكد آنست كه تنها از اين نوع ميلگردها در سازه و
نيز ساخت تيرچهها استفاده نماييد. بر روي بندل اين ميلگردها شناسنامه فني
ميلگردها نصب ميگردد و ميتوان با توجه به آن اين نوع ميلگردها را شناسايي
نمود. اما بايد توجه داشت كه ميلگردهاي توليد داخل هم اكنون در سه گروه A1,A2,A3 تولید می شود.میلگردهای گروه A1 كه از جنس فولاد نرم هستند معمولا به شكل صاف (بدون آج) توليد ميشوند و بدليل نداشتن آج كاملا قابل تشخيص ميباشند. اما ميلگردهاي A2 (نیمه سخت) و A3 (سخت) هردو آجدارند. نكته مهم آنست كه استفاده از ميلگردهاي A3 بدليل جوش پذيري كم در ساخت تيرچههاي كروميت ممنوع است فقط استفاده از ميلگردهايA1 (صاف) و A2 (نیمه سخت) در ساخت تیرچه ها مجاز است.اما استفاده از میلگردهای A1 بدليل قيمت بالا توجيه اقتصادي ندارد بنابراين تنها ميلگرد مناسب براي استفاده در تيرچههاي كروميت ميلگرد نوع A2 ساخت كارخانجات معتبر داخلي ميباشد. اما سؤال اساسي اينست كه چطور ميتوان میلگرد A2 را از A3
تشخیص داد؟ همانطور كه گفته شد معتبرترين راه مراجعه به برچسب فني نصب شده
بر روي بندل ميلگردها ميباشد اما را سادهتري نيز وجود دارد. بدقت به آج
ميلگرد نگاه كنيد. چنانچه آج ميلگردها به شكل يا باشد ميلگرد از نوع A3 و چنانچه آج ميلگرد به شكل فنري باشد ميلگرد از نوع A2 ميباشد.
میلگرد نوع A2 (مجاز جهت ساخت تیرچه) ,میلگرد نوع A3 (غیر مجاز جهت ساخت تیرچه)
آيا استفاده از كلاف عرضي (ريپ) در سقفهاي كروميت ضروري است؟ كلافهاي مياني چه مشخصاتي بايد داشته باشد؟
بلي مطابق با نشريه 151 درتمام دهانهها (حتي زير 3 متر) اجراي كلاف مياني ضروري است. مطابق اين نشريه تا دهانه 5/5 متر حتما بايد از يك كلاف مياني استفاده شود و در دهانههاي بيش از آن بايد از تعداد كلافهاي مياني بيشتري استفاده نمود. فواصل دو كلاف مياني نبايد از 5/2 متر بيشتر باشد و حداقل سايز آرماتور كلاف مياني دو عدد ميلگرد 12 است. عرض كلاف مياني حداقل 10 سانتيمتر بايد باشد اما در دهانههاي كوچكتر از 3 متر تنها كارگذاري ميلگرد كلاف مياني كافي است و ميتوان بلوكهها را به ميلگرد كلاف مياني چسباند. نوع ميلگردهاي كلاف مياني ميتواند نرم (A1) يا نيمه سخت (A2) باشد و نميتوان از ميلگردهاي سخت (A3) در كلافهاي مياني استفاده نمود. در هر صورت بهتر است مطابق شرايط نشريه 151 در مورد ريپ ها ، موضوع جدي تر گرفته شود .
اجرای بسیار بد کلافهای میانی توسط مجریان سود جو
در سقفهاي كروميت با قالب (كروميت كامپوزيت) كلافهاي مياني (ريپ) را چگونه بايد اجرا نمود؟
كلاف
مياني در اين سقفها بايد همانند سقفهاي داراي بلوكه اجرا شوند بنابراين
بايد در دهانههاي بزرگتر از 3 متر با ايجاد فاصلهاي حداقل 10 سانتي بين
قالبها ريپهايي با بتن اجرا نمود. اما اين امر در عمل با مشكلات اجرايي
فراواني همراه است زيرا بايد كناره قالبها در محل ريپ به نحوي بسته شوند.
برخي مجريان به جهت سهولت در امر اجرا، از اجراي كلاف عرضي بتني پرهيز
نموده و با اجراي دتايلهاي خاصي نوعي خرپاي ميلگردي در محل ريپ اجرا
مينمايند و قالبها را به ميلگردهاي ريپ ميچسبانند و عملا بتن را از ريپ
حذف مينمايند اما در هر صورت اين كار عدول از بند 2-1-4-2 نشريه شماره 151
است و توصيه ميشود در اين سقفها نيز به نحوي دهانه قالبها پوشيده شوند تا
بتوان كلاف مياني بتني ايجاد نمود.
چرا در سقف كروميت آرماتور منفي بكار نمي رود؟
طراحي
تيرچههاي كروميت به صورت دوسر مفصل انجام ميپذيرد و اجراي آرماتور منفي
در تيرچههاي كروميت در محل تكيهگاه باعث تغيير عملكرد تيرچه و مغايرت با
طراحي اوليه ميشود لذا نيازي به استفاده آن در تيرچههاي كروميت نميباشد و
با توجه به نشريه 151 استفاده از اين آرماتور در تيرچه هاي كرميت منتفي
است.
ورق برشگير دوسر تيرچهها چه عملي انجام ميدهد؟
كاركرد
ورق برشگير يا به اصطلاح ورق نري را ميتوان در سه عنوان برشمرد. اول آنكه
در تحمل برش تيرچه كه در دو انتها ماكزيمم است مفيد ميباشد. دوم آنكه در
دو انتهاي تيرچه باعث تأمين طول جوش بيشتري براي ميلگردهاي زيگزاگ ــ كه
نيروي زيادي را تحمل ميكنند ــ به ورق تحتاني ميشوند و سوم آنكه از تغيير
شكل و كمانش موضعي ورق تحتاني در دوسر تيرچه جلوگيري مينمايند. در مورد
اخير توضيح اينكه طرح تيرچهها بر اساس تكيهگاه ساده (يك سر مفصل و يك سر
غلطك) ميباشد اما در عمل ما با جوش دادن بال تحتاني تيرچهها به پلها در
هر دو سر تيرچه مفصل ايجاد ميكنيم و امكان تغيير طول تيرچه از آن گرفته
ميشود. حال با توجه به اينكه به هنگام ساخت خيز منفي به تيرچه داده ميشود
و و به هنگام بتن ريزي مقداري از اين خيز صاف ميشود، تيرچه نياز به تغيير
طول دارد اما از دوطرف به پل جوش شده و امكان تغيير طول وجود ندارد لذا
باعث ايجاد نيروي فشاري در سراسر بال تحتاني تيرچهها ميگردد. در دوسر
تيرچهها بدليل طرح مفصلي نيروي كششي در بال تحتاني وجود ندارد بنابراين
نيروي فشاري فوق الذكر ميتواند باعث كمانش موضعي بال تحتاني شده و باعث
شكست تيرچه در نزديكي تكيهگاه شود. اما وجود ورق نري در محل تكيهگاه باعث
جلوگيري از اين كمانش موضعي خواهد شد. بتدريج كه از تكيهگاه فاصله
ميگيريم نيروي كششي حاصل از بارهاي وارده در ورق تحتاني نيروي فشاري فوق
را خنثي نموده و بر آن غلبه ميكند و با فاصله گرفتن از تكيهگاه نيازي به
اجراي ورق نري نميباشد.
آيا در اجراي سقفهاي كروميت بايد جان تيرچه ها با بتن پر شود ؟
بلي زيرا در محاسبات مقطع بتني بصورت T شكل در نظر گرفته ميشود و بر روي باربري تيرچه كاملا تأثير گذار است.
آيا بريده شدن تيرچه ها و كوتاه كردن آنها امكان پذير است ؟
بلي
اما حتما لازم است كه ورق نري و زيگزاگ و گوشوارههای بريده شده به نحو
كاملا مناسبي ترميم و جوش داده شوند و بي دقتي در مورد اين مسأله ميتواند
به ريزش سقف منتهي گردد.
چگونه ميتوان از كمانش بال فوقاني تيرچههاي كروميت جلوگيري نمود؟
از
آنجا كه بر اثر بارگذاري، بال فوقاني تيرچهها به فشار ميافتد همواره در
معرض كمانش قرار دارد و بايد به اين مسأله توجه ويژهاي نمود. كمانش بال
فوقاني تيرچهها را بايد در دو جهت كنترل نمود. كمانش در صفحه تيرچه را
ميبايستي به هنگام طراحي تيرچه و با كنترل فاصله گام زيگزاگها مهار نمود
اما كمانش بال فوقاني در صفحه سقف را بايد به هنگام اجرا مقيد نمود. بهترين
راه براي كنترل اين كمانش جوش دادن ميلگرد ريپ به تيرچههاي كروميت و از
آن مهمتر استفاده از آرماتور حرارتي صاف (نه كلاف) و جوش دادن آن به تيرچه
ميباشد.
چه سيستم جوشكاري براي توليد تيرچههاي كروميت مناسب است؟
بطور
كلي جوشهاي سازهاي را نبايد با ترانسهاي جوش معمولي انجام داد و حداقل
بايستي از دستگاههاي مجهزتري مانند ركتيفاير استفاده نمود. از آنجا كه در
توليد تيرچههاي كروميت جوشكاري مناسب يكي از مهمترين موارد ميباشد توصيه
ميشود از سيستمهاي جوشكاري پيشرفتهتري مانند جوشكاري تحت حفاظت گاز
استفاده نمود. مزيت اين نوع جوشكاري آنست كه جوش سرباره (گِل) ندارد لذا
كنترل جوش بسيار راحتتر امكان پذير است و احتمال جوشكاري نامناسب تيرچهها
كم ميشود.
نمونه ای از دستگاه جوشکاری تحت حفاظت گاز CO2 و متعلقات مربوط به آن
آيا در سقفهاي كروميت مي توان كشها را حذف نمود؟
از
آنجا كه اجراي سقفهاي كروميت بدليل جوشكاري تيرچهها به پلها و نيز اجراي
بتن يكپارچه بر آن، سقف يكپارچهاي ايجاد مينمايد لذا عملا تنها دليل
اجراي كشها اجراي مناسب اسكلت و شاقولي نمودن ستونها ميباشد. چنانچه
بخواهيم كشها را حذف كنيم ميتوانيم كش را بصورت موقت در تراز بالاتر از
سقف طبقات جوش مختصري دهيم و پس از اجراي اسكلت و شاقول نمودن ستونها و
اجراي سقفها كشها را برداريم. اما در هر صورت نظر محاسب پروژه در اين مورد
ميبايستي تأمين گردد.
گوشواره چيست و چه كاركردي دارد؟
به
زيگزاگ اضافي تكي كه معمولا در دو انتهاي تيرچه در كنار ميلگرد زيگزاگ
اصلي جوش ميشود گوشواره ميگويند. گوشوارهها در دو حالت ممكن است در
تيرچهها اجرا شوند. اول آنكه به هنگام طراحي تيرچه چنانچه تنش برشي به
اندازهاي باشد كه ميلگرد زيگزاگ نتواند به تنهايي تحمل كند يكي از راه
حلها اضافه نمودن گوشواره به پايان تيرچه ميباشد. تعداد گوشواره مورد نياز
تنها از طريق محاسبه بدست ميآيد. مورد دوم در استفاده گوشواره زماني است
كه به هنگام اجرا تيرچهها بناچار كوتاه و بريده شوند كه از گوشوارهها جهت
ترميم انتهاي تيرچه استفاده ميشود.
فاصله جوشها در تقويت بوسيله ميلگرد و تسمه و يا هر قطعه ديگر چقدر بايد باشد ؟
فاصله
و بعد جوش در قسمتهاي مختلف تيرچه كروميت متفاوت است و به موارد مختلفي از
جمله ضخامت قطعات جوش شونده بستگي دارد. براي اطلاعات دقيقتر ميتوانيد به
نشريه شماره 228 سازمان مديريت و برنامه ريزي كشور با عنوان «آئين نامه
جوشكاري ايران» و نيز مبحث دهم مقررات ملي ساختمان مراجعه فرماييد.
در
رابطه با طول جوش گوشه در محدوديتهاي جوش گوشه قسمت «ب» بند 10-1-7-2 مبحث
دهم آمده است كه طول جوش گوشه نبايد از 40 ميليمتر كمتر باشد. همچنين فاصله
آزاد بين دو جوش نبايد از 16 برابر ضخامت كوچكترين قطعه متصل شونده وقتي
كه در فشار است و نيز از 24 برابر اين ضخامت وقتي كه در كشش است بيشتر
باشد. بنابراين چنانچه ضخامت قطعه نازكتر 3 ميليمتر باشد حداكثر فاصله
جوشها در اتصال نبشي تقويت در بال فوقاني 5 سانتيمتر و در اتصال ورق تقويت
در بال تحتاني اندكي بيش از 7 سانتيمتر ميباشد. اما توجه به اين نكته
ضروري است كه كاركرد بال فوقاني عملا تا زمان گيرش بتن ميباشد و پس از آن
عملا كاركرد چندان مفيدي انجام نميدهد زيرا بتن به تنهايي براي تحمل نيروي
فشاري كفايت مينمايد. لذا در عمل فواصل جوش در بال فوقاني درحدي مورد
نياز است كه بتواند بارهاي اجرايي به هنگام بتن ريزي را رعايت نمود.
اگر شمع بندي زير سقف استفاده شود چه خواهد شد؟
در
اين مورد دو حالت متصور است. چنانچه طرح تيرچهها بطور معمول و بدون در
نظر گرفتن شمع بندي باشد. اجراي شمع بندي كار چندان سودمندي نيست. تنها در
مورد دهانههاي بزرگ (بالاي 8 متر) با نظر مهندس محاسب و به منظور كاهش
لرزش سقف در آينده اين امر ميتواند سودمند باشد. اما چنانچه طرح تيرچهها
از ابتدا بر مبناي شمع بندي باشد، فاصله شمعها بايد كاملا طبق نظر محاسب
اجرا شود. در اين صورت فولاد مصرفي در بال فوقاني تيرچهها به مقدار قابل
توجهي كاهش مييابد. در اين مورد حتما ميبايستي خيز منفي تيرچهها در حين
اجرا مدنظر قرار گيرد.
چرا حداقل ضخامت در ورق مورد استفاده در
تيرچه كروميت ميتواند 3 ميليمتر باشد در حاليكه در مبحث دهم مقرارت ملي
ضخامت ورق 6 ميليمتر مشخص شده است؟
در
مبحث دهم مقررات ملي بند 10-1-9-5 دقيقا قيد شده است كه ضخامت اعضاء داخلي
كه نسبتا از خوردگي محفوظ باشند ، حداقل 3 ميليمتر بايد باشد و در نشريه
151 نيز همين موضوع مورد تائيد است . البته اگر تيرچه ها در فضاي باز و
مرطوب اجرا شوند و پوشيده نيز نشوند ، رعايت مقرارت الزامي است .
از چه نوع ورقهايي ميتوان در ساخت تيرچههاي كروميت استفاده نمود؟
همانطور
كه بارها تأكيد شده است يكي از مهمترين مسائل در ساخت تيرچههاي كروميت
كيفيت و نوع جنس مواد اوليه است. براي ساخت تيرچهها فقط و فقط بايد از
ورقهاي توليد كارخانجات معتبر داخلي مانند ذوب آهن اصفهان استفاده نمود.
توصيه ميشود از بكار بردن ورقهاي وارداتي بشدت پرهيز شود زيرا اكثرا
مشخصات فني مناسبي ندارند و جوش پذيري آنها پايين است و به هنگام بابري
ممكن است جوش بشكند و يا بر اثر عواملي همچون خستگي و يا وجود تورق، كاربري
تيرچهها با مشكلات جدي روبرو شود. واضح است كه ورقهاي دست دوم در توليد
تيرچهها هيچ جايگاهي ندارد.
چرا نبايد بال فشاري تيرچههاي كروميت را به پلها جوش داد؟
جوش دادن تيرچههاي كروميت به پلها ممكن است مسائل مختلفي ايجاد نمايد كه از جمله ميتوان به موارد زير اشاره نمود :
اول آنكه چون طرح تيرچهها بصورت مفصلي ميباشد عملكرد تيرچه با طرح اوليه متفاوت خواهد شد و اين امر ممكن است باعث جاري شدن نبشي فوقاني يا شكستن جوش در محل تكيهگاهها شود. ضمن اينكه در نشريه 151 صراحتا از جوش دادن نبشي فوقاني به پلها منع شده است.
دوم آنكه اين امر ميتواند منجر به كمانش موضعي در بال تحتاني تيرچهها در محل تكيهگاه شود.
سوم آنكه به هنگام بارگذاري تيرچهها ممكن است نيروي كششي در بال فوقاني تيرچهها و نيروي فشاري در بال تحتاني در محل تكيهگاه موجب ايجاد پيچش اوليه در پلها شود. اين امر در سقفهايي كه جهت تيرچهها به صورت شطرنجي است و نيز در پلهاي كناري احتمال وقوع بيشتري دارد.
چهارم آنكه بدليل جوشكاري بال فوقاني مقداري از پيش خيز تيرچه كه قرار بوده است بر اثر بارگذاري خنثي شود ممكن است عملي نشود.
آيا در جهت موازي تيرچهها آرماتورهاي افت و حرارت بايد اجرا شوند يا خير؟
در آئين نامه بتن ايران و نيز آئين نامه 2800 و نيز آئين نامه ACI
اجراي آرماتور افت و حرارت تنها در جهت عمود بر تيرچهها لازم دانسته شده
است و در نشريه 151 نيز تنها به لزوم اجراي اين آرماتورها در خلاف جهت
تيرچهها اشاره شده است. علت نيز آنست كه چنانچه سقفي در محدوده سقفهاي
تيرچه و بلوك قرار گيرد بتن دال فوقاني در جهت تيرچهها همواره در فشار است
لذا نيازي به اجراي آرماتور افت و حرارت در جهت تيرچهها نميباشد.
چرا برخي تيرچههاي كروميت موجود در بازار بسيار سنگين و قوي ساخته ميشوند؟
بد نيست به اين نكته توجه داشته باشيد كه محاسبه تيرچههاي كروميت بسيار طولاني و وقت گير و همراه با سعي و خطا انجام ميشود بنابراين محاسبات تيرچهها در عمل جز از طريق نرمافزار امكان پذير نيست. لذا متأسفانه اكثر توليد كنندگان توان محاسبات تيرچهها را ندارند و بنا بر احتياط تيرچهها را بسيار قويتر از آنچه مورد نياز است ميسازند و بايد گفت هزينه ضعف فني خود را از جيب مشتريان پرداخت مينمايند. متأسفانه تعدادي از مهندسين نيز به اين آفت دچار شدهاند و چون نميتوانند به سازنده به جهت محاسبات اطمينان كنند لذا رضايت به توليد مقاطع سنگينتري ميدهند. اين مورد را ميتوان در نقشههاي اجرايي سقفها كه از سوي مشاورين و دفاتر فني به كارفرمايان ارائه ميشود نيز به وفور يافت. اما بدتر از همه آنست كه چون فروش تيرچهها بصورت كيلويي ميباشد عدهاي از سازندگان سودجو براي جلب مشتريان قيمت واحد فروش تيرچه را پايين ميدهند و زماني كه مشتري جذب شد تيرچهاي با دو يا سه برابر وزن مورد نياز و محاسباتي توليد كرده و ميفروشندو از توليد تيرچهها با هر ضخامت ورق و هر نوع ميلگرد و نبشي هيچگونه ابايي ندارند.
برچست ها :